بدون عنوان
بدون عنوان
عزیزم برای اولین بار موهات رو خودم کوتاه کردم .وقتی که حموم بودی وداشتی اب بازی میکردی منم موهات رو کوتاه کردم.خیلی خوشگل شدی ...
نویسنده :
مریم
14:49
تولد بابا حمید
عزیز مهربونم سلام من همیشه یادت هستم و تو را از دل وجون میپرستمت .من فقط با تو میتونم توی این دنیا بمونم . مانند باران چشمهات و نگاهت دیدنیه و با لبخند و خنده هایت به زندگی من معنا می بخشی . خدایا امیدوارم به من توانایی بدی که هر روزم بهتر از دیروزم باشه و خودم و خانواده ام و فرزند عزیزم در پناه تو صحیح وسالم پرو بال بگیریم. الان که این مطالب رو دارم مینویسم جمعه 11 اسفند هستش ودیشب تولد بابایی جون بودش.و از صمیم قلب بهش تبریک میگیم و از خدای مهربون میخوایم که همیشه در کنارمون سالم وسلامت باشه تا جشن 100 سالگی رو براش بگیریم. 3 تایی جشن تولد گرفتیم وبه بابایی کادو دادیم و اهنگ گذاشتیم و تو کلی واسمون رقصیدی خوشحالی کردیم. ...
نویسنده :
مریم
14:42
بدون عنوان
عشقم .وجودم .هستی من .تو همه بود و نبود ما هستی ما با بودن تو تکمیل می شیم . با وجود تو ما از زندگیمون لذت میبریم و عاشقانه دوست داریم. ...
نویسنده :
مریم
12:46
بدون عنوان
عزیز دلم حموم کردن رو خیلی دوست داری و همش تکرار میکنی اب بازی .وقتی که میبریمت اب بازی کم کم 1 ساعت تو حموم بازی میکنی و اونوقت که میاریمت بیرون باید بدویم دنبالت تا لباسات رو بپو شونیم. ...
نویسنده :
مریم
12:33
بدون عنوان
بدون عنوان
عزیزم تو واسه اولین بار یه توله سگ رو از نزدیک نازش میکردی .خیلی ازش خوشت اومده بود و همش باهاش بازی میکردی و اونقدر فشارش میدادی که دیگه صداش در اومده بود.چند ساعتی باهاش بازی کردی وموقع رفتی هم گریه میکردی و از ما میخواستی که با خودمون ببریمش. ...
نویسنده :
مریم
12:19